مینا و مامانش بلند شدند و دیگه یواش یواش میخواستن برن . مامانش گفت : آقا رضا مرسی گلم .
منم گفتم : تشکر . خداحافظ .
مینا و مامانش رفتن خونه شون . منم رفتم اتاق آبجیم که یه گوشمالیه حسابی بهش بدم . که چرا
نیومده میگه که "مامان رضا سیگار کشیده " اصلا یه بچه چی میفهمه که سیگار چیه ؟؟؟
خواستم آبجی کوچولو رو نصیحتش کنم...
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
:: ادامه مطلب ...